می گویند "حادثه " محمل هزاران نکته و عبرت است . حادثه های بزرگ یک اجتماع و شاید کل کیهان را در معرض تجربت و شناخت های تازه قرار می دهند . در یک جا مثل المپیک انسان ها نهایت زیبایی های قابل دستیابی به دست بشر را به نمایش می گذارند و در جنگ ها نهایت زشتی ها را . حتی در جنگ هم بسیار شاهد زیبایی های انسانی بوده ایم و در المپیک هم زشتی هایی گهگاه .
حوادث ناگهانی طبیعی اما مانند آنچه در ژاپن رخ داد و آنچه این روزها در ایران ، آینه های تمام نمایی برای محک افراد ، حاکمان ، جامعه و از همه مهتر جایگاه ذات انسانی در همان عصر هستند . این روزها شایسته است که تمام این مفاهیم و تجربت ها را به جان و وجدان نوش کنیم .
آنچه در این متن های حاشیه گونه از حادثه ی تلخ زلزله و مصیبت روا شده به هموطنانمان می یابیم گاه چنان پر معنی است که هر ذهن خردمند و هر وجدانی را در برابر پرسشهای مهم و گوناگون قرار میدهد :
نجات یک دختر بچه بعد از دو روز زیر آوار ماندن : وقتی کسی را میکشی انگار همه ی انسانها را کشته ای ! وقتی کسی رانجات می دهی چه ؟ آیا بشر را نجات داده ای ؟! آیا این زنده ماندن می ارزد به تمام آن مرگ های تلخ ؟ فدای آن نگاه معصوم و پر اززندگی و بوسه بر دستان آن نجاتگر و تمام ستیزگران با مرگ
تولد در حجوم مرگ : علی کوچولو که از مادر باردار زخمی اش در بیمارستان صحرایی ورزقان ، محل مرگ بیش از صد نفر پای به جهان گذاشت آیا زندگی جز این است : تولد های مکرر درمیانه ی مرگ ؟
و در همانجا و همان دم !
گریه کن عزیزم ، سهم تو از ثروتهای بیکران این ملک همین است ! کاش دست کم طبیعت شانه های مادر را از تو دریغ نمی کرد ! راستی اشک من برای تو کافی است !؟
وسگ این حیوان نجس و حرام که همراهی اش در خیابان جرم دارد ؛ راستی فقه بهتر است یا خاصیت ؟
زندگی هموطنانم را دریاب ای قهرمان نجس
و بلاخره پس از ۲۹ ساعت و ۵۲ دقیقه بعد از وقوع زلزله ، پیام تسلیت مقام معظم انقلاب در پی حادثه زلزله در آذربايجان از آسمان رسید : خشک و خالی و البته روحیه بخش !
بصیرت بهتر است یا معرفت !؟ هرچند دیر ، از ایشان بعنوان مرجع عالیقدر مسلمانان خارج از کشور ، بخاطر اعلام عزای عمومی پس از شهادت معترضین بحرینی سپاسگذاریم !
و تیتر کیهان فردای زلزله ، آخر چرا ابعاد روزنامه اینقدر کوچک است که صفحه ی اولش جا نداشته باشد ؟ آقای شریعتمداتک زغال خوب این روزها کیلویی چند ؟