رای من مدتهاست
در پس فیلترهاست
رای من در بند است
رای من آزادی است
رای من امید و
رای من فریاد است
گرچه بانگم اینبار
از تهِ " خاموشی " است
رایم "نه " به آن "سَر "
رایم "نه" به این "دار "
میهنم بر دار است
رای من "سردار" نیست
رای من " نه " به جهل
رای من " نه" به جنگ
رای من روحانی !؟
رای من منبر نیست
رای من خون داده
ولی او جان دارد
جای رای پاکم
صندوق بی جان نیست !
"رای من کو" ها مان
نرود از یادم
شور همدستی ها
دور و ناپیدا نیست
گرچه گم شد رایم
در پس دیوار ها
از دل و جان اما
هرگز او پنهان نیست
خس و خاشاکم من ؟
فتنه و میکروب و چرک ؟
چه شده باز مرا
مگر این یادم نیست ؟
رای من هفتیر و
رای من باطون و
رای من زندان و
رای من "دژمن " نیست
سخنم با تو ولی
مهر و لبخند هنوز
هر چه رایت باشد
من تو را می فهمم
با تو ام دعوا نیست
رای من اما
با همه طوفان ها
همچنان سبز و سبز
راه صبر و امید
گر چه می دانم که
هرگز این آسان نیست
رای من در خاک است
رای من در زندان
رای من ارزان نیست
قیمتش " آزادی " است